بسم الله الحق
مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله
.:: قسمت چهارم ::.
در این شرایط و بعد از تثبیت یک انقلاب ،اگر نسل دوم و سوم انقلاب از مفاهیم انقلابی و ارزشهای انسانی در جامعه بعد انقلاب ،جانانه و ابوذری دفاع نکنند و قیام نکنند و حتی اگر سخت افزار انقلاب حفظ بشود ، نرم افزارش عوض شود . اگر هوشیاری ایدئولوژیک و انقلابی در این مساله نباشد و انقلاب فقط سخت افزارش حفظ شود ، نرم افزارش تغییر می کند و شما متوجه نمی شوید . ما هم متوجه نخواهیم شد . مثل ساختمانی که ساختمانش باشد و سامنانش عوض بشوند . ساختمانی که بدست انقلابیون و به دست عدالت خواهان و به دست مجاهدان و شهیدان ساخته شد ، زیر سنگینترین آتشها ، کم کم عدالت ستیزان و قاعدین و مخالفین اصل تئوری آن انقلاب دینی ، ساکنان آن ساختمان خواهند شد.اگر هوشیار نباشید .
این نظریه تناسخ اگر در مورد فرد انسان غلط است ، به نظر من در مورد حاکمیت ها و نوع اجتماعات بشری صادق است . با یک نوع مجاز گویی البته . این روح خبیثه ی ما قبل انقلاب ها دوباره قابل احضار هستند و می توانند در بدن انقلاب ها حلول کنند و فرمان جامعه را به سمت دیگری بچرخانند . اول با زاویه های کم و بعد شما می دانید وقتی انحراف با یک زاویه کوچک شروع بشود ، شما اولش تفاوت مسافتی بین ین دو ضلع نمی بینید . اما وقتی در طول زمان ادامه پیدا کند همین زاویه کوچکی که باز شده ، در طول زمان می بینید که آنقدر فاصله ها زیاد می شود که اصلا دیگر کسی آن انقلاب را به جا نمی آورد . به جا نمی آورد که کی بوده ، چی بوده ، اصلا برای چی تشکیل شده . اصلا یک طوری که ظاهرا همه چیز به جای خودش است و واقعا هیچ چیز به جای خودش نیست . همه چیز درست است و همه چیز خراب و به همین دلیل است که انقلاب اسلامی نباید فقط به تغییر رژیم اکتفا می کرد ، بلکه باید با نرم افزار جدید دینی و انقلابی به تغییر سیسم بپردازد . تعویض رژیم کافی نیست . باید سیستم عوض بشود والا اگر سیستم عوض نشود همان ارزشهای ماقبل انقلاب یا خودشان و یا شبهشان دوباره به داخل حاکمیت و به داخل جامعه و به داخل افکار عمومی و به داخل دانشگاه عودت می کنند . چنانکه داند می کنند . آن از در رفته ها از پنجره برگشتند . تعویض هیئت حاکمه کافی نیست ، باید طبقه حاکم نیز عوض بشود . طبقه ای که در جامعه جاهلی حاکم بود و برآن اساس حکومت می کرد ، باید آن عوض بشود و الا تعویض هیات حاکمه کفایت نمی کند صورت عوض می شود و سیرت دوباره تجدید و باز تولید می شود .
باید آن طوری که حضرت امیر فرمود ، کفگیر انقلاب ، محتویات دیگ سیستم حکومت و جامعه را بهم بزند « حتی یعدو اسفلکم اعلکیکم و اعلیکم اسفلکم »فرمود در حکومت من ، من اوضاع را به هم می ریزم . گفت : کاری می کنم مثل اینکه کفگیر توی دیگ می رود و پایین ها را می آورد بالا و بالایی ها را می برد پایین ، من همه تان را به هم می ریزم . اینطور نیست که بگویم شما ها همانطور که بودید هستید و ما همانطور مثل بقیه می آییم حکومت می کنیم ، برویم جلو ببینیم چه می شود .
چرا خطر حذف موجه ارزشهای انقلابی همیشه بعد از پیروزی و استقرار یک انقلاب ، دوباره یک خطر جدی ، تهدید کننده و زنده است ؟ چرا ؟ علی بن ابیطالب دو نیم دهه بعد از رحلت پیامبر وقتی وارد حکومت شد ، با تمام وجودش این فاجعه را لمس کرد و خواست اوضاع را برگرداند . خواست تغیییر در سیستم ایجاد کند و سه تا جنگ داخلی بر او تحمیل کردند . دوستان سابق خودش . برای اینکه حتی اگر هیئت حاکمه ی بعد از انقلاب ، فاسد نشود و فاسد نباشد - که خیلی ها شان آدمهای درستی و خوبی بوده و هستند - ولی طبقه حاکم که غیر از هیئت حاکم است و از قبل از انقلاب در جامعه سیستم سازی کرده است ، گلو گاههای جامعه را مسی شناسد و دوباره می آید آنجا سوار می شود . یعنی ضد حمله ی ضد انقلاب به انقلاب ، یعد از 10 ،20 سال بعد از پیروزی انقلاب . نه با ترکش و خونریزی . جنگ سرد و بدون سرو صدا و با کار نرم افزاری همه چیز را دو باره می گیرند . دوباره تاکید می کنم طبقه حاکم غیر از هیئت حاکم است هیئت حاکم یک گروه سیاسی است که بر اهرمهای رسمی مدیریت ، مسلط است و ظاهرا آنها تصمیم می گیرند؛ اما طبقه حاکم آن گروه اجپتماعی اند که سلطه شان اعتباری و قانونی نیست . رسمس نیست . اما سلطه حقیقی و عملی است . یعنی در واقع سلطه دست آنهاست ، نه دست انقلابیونی که فقط برای پست ها آمده اند و آن نوک اهرم نشسته اند . سیستم به این معناست که قاعده علی رغم راس هم تصمیم می گیرد و مدیریت می کند . این اتفاقی که بعد از جنگ بخصوص در دو دهه گذشته بخشیش اتفاق افتاده و اگر پادزهر این سم به زودی اعمال نشود بخش دیگرش اتفاق می افتد، و به دست شما ها فقط اعمال می شود . چون شما ها یا کسانی هستید که در مجلس ختم این انقلاب شرکت خواهید کرد یا کسانی که پرچم خونین اقلاب را از دست نسل قبل و سیصد هزار شهید می گیرید و در قله های بالاتری نصبش می کنید ، یک از بین دو اتفاق در هر صورت به دست شما اتفاق خواهد افتاد . اینها اتفاقاتی است که در صدر اسلام برای علی بن ابیطالب علیه السلام هم افتاد و علی با این وضعیت در گیر شد و اینها علی را با همه عظمتش به زانو در آورد ند .